متن کامل آهنگ بی قراره ایمان غلامی
بیقراره اون که غیر تو کسی نداره از تو چشاش بخون ببین داره کم میاره
بی قراره بی قراره
دل نداره ببینه به کسی دل ببندی زندگیشو میده واسه این که تو بخندی
چشاتو رو عشقش نبندی
بیقراره اون که غیر تو کسی نداره از تو چشاش بخون ببین داره کم میاره
بی قراره بی قراره
دل نداره ببینه به کسی دل ببندی زندگیشو میده واسه این که تو بخندی
چشاتو رو عشقش نبندی
آن یار که چشمان نجیبی دارد در هر نگهش حال عجیبی دارد
برده دل تنها و پریشان مرا جانانه به آتش زده او جان مرا
یک مشت ستاره سر گیسویش هست مهتاب تماشاگر ابرویش هست
با هر قدمش لرزه به جانم انداخت صد بار فرو ریخت و مرا از نو ساخت
عجب دلبر شیدایی عجب معشوق زیبایی چه احساسی چه رویایی
ای وای دلم رفت وای دلم رفت
بشکن آروم دلم آه مظلوم به خدا صدا نداره
بشکن آروم دلم توی آسمون تو نبود ستاره
بشکن آروم یواش انگاری هیشکی تو این شهر غیر تو خدا نداشت
بشکن آروم دلم کوله بار دردتو بدش به من
با همه میخندی حتی باشی تو جمع تا منو میبینی اخمات میره توهم
شلوغه دورو ورت منم که مث همه نباشه غمت …
بی معرفت نگو واست مهم بودم چقد راحت زدی قید دلم رو بد بی احساس بی معرفت
تو همه ی زندگیمی همون عشق قدیمی که هنوز بهترینی
تا دنیا دنیاست چشه همه فقط رو ما دوتاست
ببین تو این دنیای بی احساس کی بهتر از ماست
دورت بگردم اسیره عشقتم دیدی میگفتم
تا یادمه کسی به قلب تنهام
چیزی به جز غصه نداده رفیق
چه نسبتایی که بهم ندادن
پشت سرم حرف زیاده رفیق
برای هرکسی دلم رفت رفت
پاشو از جات بیا آروم کن این دیوونه ی عاشقو با حرفات
پاشو از جان بذا حالی به حالی شه دوباره قلب من باهات
حالم خوبه ببین قلبم داره با ریتم این آهنگ میکوبه
چه رویایی میخوام امشب بگیرم دستتو تا وقتی اینجایی
این روزای لعنتی که رفته به راحتی
روزای جوونی بود جوونیم گذشت چه زود
یه عابرم تو قلبت مسافرم
دیر یا زود باید برم دیگه از دلت
یکی شبیه تو با چشمای روشن با یک غریبه بود ولی بدون من
تو چشم من بارون ولی تویی با اون تو شهر بی قانون جداییا آسون
زمونه نامرده مارو جدا کرده هوای بین ما حالا دیگه سرده
آرام آرام آرام آرام دل ز من بردی ای یار
تا من هستم تا من هستم از چه میترسی ای یار
ریتم قلبم را نامنظم کرد آن زیبایی تو
از دل باران آمدی ای عشق حال نابم شدی تو
ای چشمت زندانم عشقت شد جانم
عاشق میمیرم عاشق میمانم
خبر داری از این حال خراب یک بی قرار دیوانه داری
در کنج قلبم یه خانه داری ...
من عاشقم با آب و تاب زیبای نایاب ای عشق کمیاب
آرام ندارد این چشم بی خواب ...
پدر یعنی گرمیه یک خانه پدر یعنی شونه ی مردانه
پدر یعنی اشک پنهانی پدر یعنی قلب بارانی
هزاران غم پشت لبخندت چه کردی با قلب فرزندت
من در تب و تاب توام خانه خراب توام من منه دیوانه عاشق
ای تو سر و سامان من نیمه ی پنهان من جان تو و جان یه عاشق
من عاشقتم تا ابد دور شود چشم بد از تو و دنیای من و تو
ای ماه الهی فقط کم نشود سایه ات از شب و روزای من و تو
سوگند به لبخند تو دل من بند تو ای مهر و ماه تو جان بخواه
کجای زندگیتم کجای لحظه هامی چقدر غمت رو خوردم فقط بگی باهامی
تورو ندارم انگار غمه همه وجودم یه لحظه هایی اصلا کنار تو نبودم
تنها موندم تورو لحظه به لحظه توی وجودم
حس میکردم واسه بودن با تو همه غمارو تحمل کردم
ترکم کردی واسه اینکه نباشم ازت جدا شم
جانم باش نوشدارو بعد مرگ فایده نداره جانم باش
رخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باش جانم باش
داد از دل بی قرارت شدم ای فریاد از دل
صبر من رفته دگر بر باد از دل داد از دل داد ای دل
عطر تو بوی بهاره چشماتم جاذبه داره
فکر کردی تازه رسیدم من یه قرنو با تو دیدم
خوش به حالم تورو دارم وسط این همه آدم شدی یارم
من که تنها کسیم که تورو یک ثانیه تنها نمیذارم
رفتم که رفتم خداحافظ رفیق بغض و آوار
رفتم که رفتم نگاهم کن برای آخرین بار
رفتم ولی تو بمان و خاطراتم را نگه دار
رفتم که رفتم نشد رویای ما باور بگیرد
رفتم عزیزم نشد این قصه بال و پر بگیرد
شاید برای تو سخت است بفهمی حال من را باید شبیه من کمی دیوانه باشی بفهمی حال من را
من حاضرم از عشق تو چتر از سر بارون بگیرم من بیخیال زنده موندن حاضرم با تو بمیرم
من بیخیال زنده موندن حاضرم با تو بمیرم ...
بی تو آوار شدم از همه بیزار شدم نیستی و من خواب ندارم
آخرش باخت دلم با همه چیت ساخت دلم نیستی و من تاب ندارم
من حاضرم کنار تو باشم حال خرابت سهم من باشه
من حاضرم ار آبی دریات حتی سرابش سهم من باشه
دلشوره نگیری یه وقت نفس نفس کنارتم
آسون باشه حتی یا سخت همیشه تکیه گاهتم
خاطره هام با توئه دل گرفتار توئه خواب و رویای توئه
مثل خواب بچگی هام اونی که تا ابد میخوام
نفس نفس بمون برام بیا که پیر بشی به پام